همه حرفام

شما فرشته هایم هنوز نیامده اید و من بهتون فکر می کنم ...

به شادی ها و خنده هایتان ... به بازی هایمان ...

به قصه هایی که برایتان می خوانم ... به شعر هایی که برایم می خوانید

به شیرین زبانی هایتان ... به بودنتان ... بزرگ شدنتان ...

چه لذتی دارد که شما ها را در آغوش بگیرم

وقتی گریانید آهنگی که وقتی در وجودم بودید آرامتان می کرد ،

دوباره آرامتان کند ...

هرشب با صدای قلبم شما را به خواب می سپارم

فرشته های من

شما ها شاهزادهای ی زیبای ِ من هستید

نیامده اید هنوز در اغوشم ولی از همین حالا دوستتان دارم ...

از خدای بزرگ از خالق عشق بینمون بخواهید که جفتتان را برایم نگه دارد .

من و پدرتان بی صبرانه منتظر قدمهای کوچولوتون هستیم .

هر روز که تهوع سراغم می آید و بی حالم میکند به جای گلایه فقط خدایم

را شکر میکنم و دلم ارام میشود که حال شما خوب است

دیروز رفتم پیش دکترم ویزیت شدم .. فعلا که الحمدالله همه چی خوب بوده

و من تا دو هفته ی دیگر ماه سوم مادرانگی را پشت سر میگذارم .

برای شنبه 22 شهریور نوبت سونو غربالگری (NT)دارم .

عزیزای مادر باز هم دعا کنید برای من برای خودتان تا سالم باشین ان شاالله

من به دستای خدا خیره شدم معجزه کرد

بازم نگاه به توست معبودم

اللهّمَ صَلّ عَلی عَلی بنْ موسَی الرّضا المرتَضی الامامِ التّقی النّقی و حُجّتکَ عَلی مَنْ فَوقَ الارْضَ و مَن تَحتَ الثری الصّدّیق الشَّهید صَلَوةَ کثیرَةً تامَةً زاکیَةً مُتَواصِلةً مُتَواتِرَةً مُتَرادِفَه کافْضَلِ ما صَلّیَتَ عَلی اَحَدٍ مِنْ اوْلیائِکَ

بسم الله الرحمن الرحیم

امـــروز 27 مرداد شد بهــترن روز زندگی من و همسرم

تنها چیزی که میتونم بگم فقط خــدایا شکرت

سونو شدم خدای بزرگ و مهــربون به من همسرم 2 تا فرشته هدیه داده است

بـــــــــــــــــــــوی بهشت مـــــــی آید .....

الهی صد هزاران مرتبه شد ممنونیم از معجزه هایت .

الان دو تا فرشته ی زندگی ما تو هشت هفته هست و قلبشون میزد .

الهی مامان به قربونشون 14 میلیمترن

خدای خوبم تا به الان نهایت لطفت را شامل حالمان کرده ایی

الهی تا به آخر تنهایمان نگذاری

و هر روز با تمام وجودم حست کنم ..

یا ارحم الراحیم . یا حی یا قیوم .

چقــــــــدر دوستتدارم خــــــــــــــــــــــــــــــــدا .

بسم الله الرحمن الرحیم

سلام .پریشب درد وحشتناکی زیر دلم را فرا گرفت جوری که از خواب عمیق بیدارم کرد

و فقط داد میزدم از درد .

تنهاکاری که از همسرم بر میامد صلوات و حمد بود که بر من و شکمم

میخواندوحشت و ترس تمام وجودمو گرفته بود ..به یکباره دردم فرو کش کرد و نفهمیدم

چطور دوباره خوابیدم صبح سریع تماس گرفتم با مرکز و شرح حالمو دادم ،

گفتن بخاطر درد شدید حتما باید سریع سونو بشی .

امروز هم که دکتر نداریم و باید فردا بیای .

خلاصه امروز دل تو دلم نبود تمام روزمو با حدیث کسا و توسل و آل یاسین گذروندنم .

ساعت 4 راهی مرکز شدم و ان یکاد خوندم به دلم فوت کردم با بسم الله رفتم سونو

دکتر یونسی که جز بهترین فوق تخصص هاست و فقط یک روز در هفته از تهران میان .

وقتی وارد شد احساس ارامش کردم وقتی سونو کرد

گفت ساک و میبینم.. گفت جاش هم خوبه .

گفتم قلبش؟ گفت زوووده شما دو هفته دیگه بیا برای قلب ...

اول خدای بزرگو شکر کردم و به این 14 روز انتظار فکر کردم ...

برام ازمایش بارداری نوشتن که فردا انجام بدم .

خدای مهربونم شکرت .

ازت میخوام بسلامتی بتونم دو هفته ی دیگه

صدای تپشو قلب کوچولوشو بشنوم ...الهی آمین

سُبْحانَ الَّذِي سَخَّرَ لَنا هذا وَ ما كُنَّا لَهُ مُقْرِنِينَ وَ إِنَّا إِلى‏ رَبِّنا لَمُنْقَلِبُونَ

وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِين‏

اگر یک دختر داشته باشم،موهایش را میگذارم تا کمر بلند شود

دامن سرخ با گلهای آبی به تن اش خواهم داد،دستان کوچکش را در دستانم خواهم گرفت

و تا نهایت آرزوهایش خواهیم دوید ...

اگر یک پسر داشته باشم تمام عمرم را فدای دستان کوچکش میکنم که روزی مردانه

میشود. و همیشه قصه مردان بزرگ را برایش میگویم .

این روزهایم با امپول ها و انتظار سپری میشود .صبح 9 و 30 شب 21 و 30 . هر یه امپولی

که میزنم حس مادرانه به من تزریق میشود و تمام طول مسیر راهم از خدا میخوام

تو را برایم حفظ کند . الهــی آمین .

خـــدای خوبم 20 مـــرداد برای اولیـــن بار در زندگیم راهی میشوم تا صدای

تپش قلب جگر گوشه ام بشوم .. ای خالق تمام هستی ای کسی که جز تو هیچ کسی

قدرت به وجود اوردن گوشه ناخنش را ندارد ازت میخوام برای اولین بار بتوانم صدای

تپشش را بشنوم و برای همیشه مـــادر بشوم ..یا حی و یا قیوم .

سلام

الحمدالله بتا 2 برابر شد

الهی

نه من آنم که ز فیض نگهت چشم بپوشم، نه تو آنی که گدا را ننوازی به نگاهی

در اگر باز نگردد، نروم باز به جایی

پشت دیوار نشینم، چو گدا بر سر راهی. کس به غیر از تو نخواهم، چه بخواهی چه

نخواهی باز کن در، که جز این خانه مرا نیست پناهی

سلام ، امـــروز ساعت 10 رفتم آزمایش دادم به مسئولش گفتم زودترین زمان جواب دهی

شما کی هست ؟ گفت 12 و نیم ظهـــر تا اون موقع استرس تمام بدنم رو میلرزاند تنها

کاری که توانستم انجام دهم قرآن خواندن بود که الحق آرامم کرد . همسرم تماس گرفت

گفت مثبته ...خدا راباتمام وجود فریاد زدم ....شکــــرت .

خداوندا مرا مگذار تنها لحظه ای حتی

چند ساعت بعدش رفتم مرکــز ماما اول بهم کلی تبریک گفت و برام آمپول پرژسترون

نوشت که هر روز بزنم و یه آمپول هپارین که باید روزی 2 تا بزنم توی بازوم زیر جلدی ..

باید یاد بگیرم خودم بزنم ..سخته، درد داره ،کبودی داره حتی با چاقی مواجه میشوم

ولـــی همه ی این ها رو تحمل میکنم ،صبوری میکنم تا ان شالله این بار خدا

فرشته ش و بهم بده و تو وجودم رشد کنه و سالم و صالح بیاد تو آغوشم تا از نزدیک

معجـــزه ی خدارو با وجودم لمس کنم ..

خدایا وقتی تو پشتمی مهم نیست کیا جلوم هستن من همه چی را تحمل میکنم

جمعه باید برم بیمارستان دوباره ازمایش بتا بدم که چک بشم الهی که این هرمون 2 برابر

بشود الهی بتوانم تمام مراحل رسیدن به مادری را طی کنم و به آرزویم برسم

الهی دل تمام منتظران را شاد کن به حق بزرگی خودت به حق زیبایی ماه رمضانت

باید خلیل بود و به یار اعتماد کرد .. من تمام امیدم به توست خدای مهربانم

من نیستم ، تو نیستی ، او همیشه هست ! ای همیشگی کنـــــارم باش .

وَ اِن کُلٌّ لَمّا عَلَیها حافِظٌ فَلیَنظُر الانسانَ مِمَّ خُلِقَ خَلَقَ مِن ماءٍ دافِق

فاللهُ خَیرٌ حافظٌ وَ هوَ ارحَم الراحمین.

سلام

انگشتانم که لای ورق های دیوان حافظ می رود ...

دست دلم میلرزد

اما به خواجه میسپارم تا امید را از دلم نگیرد

دلم میخواهد همیشه بگوید :

یوسف گمگشته باز آید به کنعان

غم مخور ...!

نمیدانم از کجا شروع کنم و چطور خدای خوبه زندگیم را شکر کنم ..

خدایی که به دل مــــادرم که برای یه دونه دخترش چه اشکا میریخت

یا به دل همــراه صبورم که مــدام آرامم میکرد یا به دل دوستان نابم نگــاه کرد ..

نمیدانم

فقط این را میدانم با پر رنگ شدن خط بی بی چک و مثبت شدنش زندگی و دل

مرا شاد کردی خدای مهربونم ازت ممنونم ..

فردا باید ازمایش بدم تا ان شالله بر مادری من مهر تایید زده شود ..

و همیشه خودم و خانواده م در بست در پناه خودت هستیم

الهی آمین .

خورش قورمـــه سبزی:

پیاز داغ بعد گوشت لخم و ریختم تا سرخ بشه زردچوبه فلفل سیاه بعد سبزی هامو ریختم و لوبیا چیتی گذاشتم خوب پخت در اخرای کار لیمو عمانی کمی گل محمدی و نمک ریختم

خورش قیـــمه:

پیاز داغو گوشت لخم زردچوبه و ادویه جات مخصوص یه کوچولو چوب دارچین و رب و اب وقتی گوش پخت من لپه میریزم چون لپه پخته همیشه دارم بعدم لیمو عمانی برای اخرای پختش و سیب زمینی سرخ کرده

خورش بــامیه:

مثل قیمه س فقط بامیه سرخ شده رو داخلش میریزیم اوایل کار

سلام

دیگه ماهی رسیده به دمش ... خیلی دلشوره دارم ... یه جوریایی مثه جون دادنه ...

یکبار چند تا از اینا رو گذاشتم در وبلاگم ولی پرید.. دوباره با چندتا دیگه قرار میدم

سالادهای الویه :

سالاد فصل با تزیین گل با هویج

ماست و خیار با تزیین گل با خیار