آشپزی و بارداری

این روزا حالم بهتره و از ویار و تهوع خبری نیست ولی خب شکمم بزرگ شده

و به کمرم فشار میاره از این جهت فقط بخاطر خوشحالی همسرم کمی اشپزی میکنم

و گرنه بیشتر مهمون ایشون هستم .

اینم چند تا از غذاها تا یادگاری بمونه

هوسونه ها:

آش رشته :

آپلود عکس | آپلود | سایت آپلود عکس | اپلود عکس


سالاد الویه :

آپلود عکس | آپلود | سایت آپلود عکس | اپلود عکس


حلوا زعفرونی:

آپلود عکس | آپلود | سایت آپلود عکس | اپلود عکس

کباب تابه ای :

آپلود عکس | آپلود | سایت آپلود عکس | اپلود عکس


خورش قیمه:

آپلود عکس | آپلود | سایت آپلود عکس | اپلود عکس





[ بازدید : 1157 ] [ امتیاز : 3 ] [ نظر شما :
]

[ چهارشنبه 28 آبان 1393 ] [ 15:14 ] [ پگاه ]

[ ]

اسم دو قلو هام

سلام به دختر گلم به پسر قشنگم الهی که سلامت باشین عزیزای مادر

تو دل مامان خوش میگذره ؟ الهی فدای موج مکزیکی زدنتون بشم .

گاهی تا 3 صبح بیدارین و فقط مشت و لگد تحویل مامان میدین .

من فدای اون دست و پاهای کوچولوتون بشم . امروز رفتیم تو 22 هفته عشقای من .

یه چیزی میخواستم بگم من از وقتی جنسیتتون رو فهمیدم براتون

یه جفت اسم خوشگل انتخاب کردم ، بابایی هم خوشش اومد

ولی از اونجایی که خیلی تو انتخاب وسواس به خرج میده

گفت نه بازم بگردیم دنبال اسم خلاصه گفت ترجیح میدم اسمشون عربی باشه .

منم که اصلا دلم نمیخواست دلخوری پیش بیاد اونم بخاطر اسم جگرگوشه هام

قبول کردم و دو تا پیشنهاد دادم و قبول کرد .

ولی دوباره دو دلی باباجان باعث شد تا چند وقت من بی اسم باهاتون حرف بزنم .

تا اینکه بعد از کلی بالا پایین کردن و فکر کردن اسمتون قطعی شد .

یعنی همون های که مامان از اول دوست داشت .

پـــــــرهام و پــــرنیان

الهی که نامدار بشین عشقای مامان .

اونجا که هستین برای همه دعا کنید همونایی که مامان هر شب دعاشون میکنه .






[ بازدید : 1161 ] [ امتیاز : 3 ] [ نظر شما :
]

[ چهارشنبه 28 آبان 1393 ] [ 12:32 ] [ پگاه ]

[ ]

......

خدایا!



مرا لایق واژه مقدس "مادر " که به لطف دو معصومی که درونم


جان میگیرند بر من نهاده میشود بکن


الان اخرای 20 هفتگی هستم چیزی نمونده که دیگه وارد 6 ماه بشم .


عزیزای مامان چه تکون های شیرینی میخورید وای که قند تو دلم آب میشه


همون لحظه دستامو دور شکمم حلقه میکنم تو دلم قربون صدقتون میرم


یه بارم بابایی دستشو گذاشته بود رو دلم تا تکون خوردید ترسید و


دستشو کشید کلی خندیدم بهش .


خلاصه مامان داره قلقلی میشه به لطف شما نازنینا.



الهی خدای بزرگ و مهربونم حافظتون باشه


خیلی دوستتون دارم .


آپلود عکس | آپلود | سایت آپلود عکس | اپلود عکس







[ بازدید : 628 ] [ امتیاز : 3 ] [ نظر شما :
]

[ چهارشنبه 28 آبان 1393 ] [ 12:20 ] [ پگاه ]

[ ]

نیمه ی راه ..

سلام دخترکم

ما نیمی از راه روپشت سر گذاشتیم ومن بی صبرانه منتظر تموم شدن

4ماه باقیمونده ام...

لحظه ای نیست که بهت فکر نکنم ونگرانت نباشم تمام این لحظه های عاشقانه

رودوست دارم وبرای تک تک این ثانیه ها خدای مهربونو شکر میکنم...


سلام پسرکم

عزیز مادر برای دیدنت روزشماری میکنم و منتظرم بیای بویت کنم نوازشت کنم

و با تمام جانم در اغوشم بگیرمت .قول بده برادر خوبی برای خواهرت باشی .






[ بازدید : 658 ] [ امتیاز : 3 ] [ نظر شما :
]

[ سه شنبه 13 آبان 1393 ] [ 19:29 ] [ پگاه ]

[ ]

سونو آنومالی

بسم رب الحسین

سلام

امروز نوبت سونو آنومالی داشتم . الحمدالله همه چی نرمال بود

دکتر قطعی گفت که خدا یه دختر و یه پسر به ما هدیه داده .

الهی بحق شش ماهه ی اباعبدالله دوقلو های ما صحیح و سالم بیان تو آغوشمون .

خدایا ازت ممنونیم .

الهی این طعم شیرین و به تمام خانمایی که دلشون هدیه ی خدا میخواد بچشان .







[ بازدید : 881 ] [ امتیاز : 3 ] [ نظر شما :
]

[ يکشنبه 11 آبان 1393 ] [ 19:16 ] [ پگاه ]

[ ]

بانوی سه ساله ..


این صحنه ها را پیش از این یکبار دیدم

من هر چه می بینم به خواب انگار دیدم


شکر خدا اکنون درون تشت هستی

بر روی نی بودی , تو را هر بار دیدم


بابا خودت گفتی شبیه مادرم باش

من مثل زهرا مادرت , آزار دیدم


یک لحظه یادم رفت اسم من رقیه است

سیلی که خوردم عمه را هم تار دیدم


احساس کردم صورتم آتش گرفته

خود را میان یک در و دیوار دیدم


مجموع درد خارها بر من اثر کرد

من زیر پایم زخم یک مسمار دیدم

سوغات مکه توی گوشم بود بردند



کوفه همان را داخل بازار دیدم!


التماس دعا دوستای خوبم .





[ بازدید : 523 ] [ امتیاز : 3 ] [ نظر شما :
]

[ پنجشنبه 8 آبان 1393 ] [ 21:40 ] [ پگاه ]

[ ]

یا حسین ...

خواب بودم، خواب دیدم مرده ام
بی نهایت خسته و افسرده ام

تا میان گور رفتم دل گرفت
قبر کن سنگ لحد را گل گرفت

روی من خروارها از خاک بود
وای، قبر من چه وحشتناک بود!

بالش زیر سرم از سنگ بود
غرق ظلمت، سوت و کور تنگ بود

هر که آمد پیش، حرفی راند و رفت
سوره ی حمدی برایم خواند و رفت

خسته بودم هیچ کس یارم نشد
زان میان یک تن خریدارم نشد

نه رفیقی، نه شفیقی، نه کسی
ترس بود و وحشت و دلواپسی

ناله می کردم ولیکن بی جواب
تشنه بودم، در پی یک جرعه آب

آمدند از راه نزدم دو ملک
تیره شد در پیش چشمانم فلک

یک ملک گفتا: بگو دین تو چیست؟
دیگری فریاد زد: رب تو کیست؟

گر چه پرسش ها به ظاهر ساده بود
لرزه بر اندام من افتاده بود!

هر چه کردم سعی تا گویم جواب
سدّ نطقم شد هراس و اضطراب

از سکوتم آن دو گشته خشمگین
رفت بالا گرزهای آتشین

قبر من پر گشته بود از نار و دود
بار دیگر با غضب پرسش نمود:

ای گنه کار سیه دل، بسته پر
نام اربابان خود یک یک ببر

گوئیا لب ها به هم چسبیده بود
گوش گویا نامشان نشنیده بود

نام های خوبشان از یاد رفت
وای، سعی و زحمتم بر باد رفت

چهره ام از شرم می شد سرخ و زرد
بار دیگر بر سرم فریاد کرد:

در میان عمر خود کن جستجو
کارهای نیک و زشتت را بگو

هر چه می کردم به اعمالم نگاه
کوله بارم بود مملو از گناه

کارهای زشت من بسیار بود
بر زبان آوردنش دشوار بود

چاره ای جز لب فرو بستن نبود
گرز آتش بر سرم آمد فرود

عمق جانم از حرارت آب شد
روحم از فرط الم بی تاب شد

چون ملائک نا امید از من شدند
حرف آخر را چنین با من زدند:

عمر خود را ای جوان کردی تباه
نامه اعمال تو باشد سیاه

ما که ماموران حق داوریم
پس تو را سوی جهنم می بریم

دیگر آن جا عذر خواهی دیر بود
دست و پایم بسته در زنجیر بود

ناامید از هر کجا و دل فکار
می کشیدندم به خِفّت سوی نار

ناگهان الطاف حق آغاز شد
از جنان درهای رحمت باز شد

مردی آمد از تبار آسمان
دیگران چون نجم و او چون کهکشان

صورتش خورشید بود و غرق نور
جام چشمانش پر از خمر طهور

لب که نه، سرچشمه ی آب حیات
بین دستش کائنات و ممکنات

چشم هایش زندگانی می سرود
درد را از قلب انسان می زدود

بر سر خود شال سبزی بسته بود
بر دلم مهرش عجب بنشسته بود

کِی به زیبائی او گل می رسید
پیش او یوسف خجالت می کشید

دو ملک سر را به زیر انداختند
بال خود را فرش راهش ساختند

غرق حیرت داشتند این زمزمه
آمده این جا حسین فاطمه؟!

صاحب روز قیامت آمده
گوئیا بهر شفاعت آمده

سوی من آمد مرا شرمنده کرد
مهربانانه به رویم خنده کرد

گشتم از خود بی خود از بوی حسین(ع)
من کجا و دیدن روی حسین(ع)

گفت: آزادش کنید این بنده را
خانه آبادش کنید این بنده را

این که این جا این چنین تنها شده
کام او با تربت من وا شده

مادرش او را به عشقم زاده است
گریه کرده بعد شیرش داده است

خویش را در سوز عشقم آب کرد
عکس من را بر دل خود قاب کرد

بارها بر من محبت کرده است
سینه اش را وقف هیئت کرده است

سینه چاک آل زهرا بوده است
چای ریز مجلس ما بوده است

اسم من راز و نیازش بوده است
تربتم مهر نمازش بوده است

پرچم من را به دوشش می کشید
پا برهنه در عزایم می دوید

بهر عباسم به تن کرده کفن
روز تاسوعا شده سقای من

اقتدا بر خواهرم زینب نمود
گاه می شد صورتش بهرم کبود

تا به دنیا بود از من دم زده
او غذای روضه ام را هم زده

قلب او از حب ما لبریز بود
پیش چشمش غیر ما ناچیز بود

با ادب در مجلس ما می نشست
قلب او با روضه ی من می شکست

حرمت ما را به دنیا پاس داشت
ارتباطی تنگ با عباس داشت

اشک او با نام من می شد روان
گریه در روضه نمی دادش امان

بارها لعن امیه کرده است
خویش را نذر رقیه کرده است

گریه کرده چون برای اکبرم
با خود او را نزد زهرا(س) می برم

هرچه باشد او برایم بنده است
او بسوزد، صاحبش شرمنده است

در مرامم نیست او تنها شود
باعث خوشحالی اعدا شود

کشته اشکم، شفیع امتم
شیعیان را مُنجِیَم از درد و غم

گرچه در ظاهر گنه کار است و بد
قلب او بوی محبت می دهد

سختی جان کندن و هول جواب
بس بود بهرش به عنوان عقاب

در قیامت عطر و بویش می دهم
پیش مردم آبرویش می دهم

آری آری، هرکه پا بست من است
نامه ی اعمال او دست من است

ناگهان بیدار گردیدم زخواب
از خجالت گشته بودم خیس آب

دارم اربابی به این خوبی ولی
می کنم در طاعت او تنبلی؟!

من که قلبم جایگاه عشق اوست
پس چرا با معصیت گردیده دوست؟

من که گِریَم بهر او شام و پگاه
پس به نامحرم چرا کردم نگاه؟

من که گوشم روضه ی او را شنید
پس چرا شد طالب ساز پلید؟

چشم و گوش و دست و پا و قلب و دل
جملگی از روی مولایم خجل

شیعه بودن کی شود با ادعا؟
ادعا بس کن اگر مردی بیا

پا بنه در وادی عشق و جنون
حبّ دنیا را ز قلبت کن برون

حبّ دنیا معصیت افزون کند
معصیت قلب ولیّ را خون کند

باش در شادی و غم عبد خدا
کن حسابت را ز بی دینان جدا

قلب مولا را مرنجان ای جوان
تا شوی محبوب رب مهربان

السلام علیک يا اباعبدالله الحسین





[ بازدید : 871 ] [ امتیاز : 3 ] [ نظر شما :
]

[ پنجشنبه 1 آبان 1393 ] [ 18:37 ] [ پگاه ]

[ ]

مجله اینترنتی دانستنی ها ، عکس عاشقانه جدید ، اس ام اس های عاشقانه
ساخت وبلاگ تالار اسپیس فریم اجاره اسپیس خرید آنتی ویروس نمای چوبی ترموود فنلاندی روف گاردن باغ تالار عروسی فلاورباکس گلچین کلاه کاسکت تجهیزات نمازخانه مجله مثبت زندگی سبد پلاستیکی خرید وسایل شهربازی تولید کننده دیگ بخار تجهیزات آشپزخانه صنعتی پارچه برزنت مجله زندگی بهتر تعمیر ماشین شارژی نوار خطر خرید نایلون حبابدار نایلون حبابدار خرید استند فلزی خرید نظم دهنده لباس خرید بک لینک خرید آنتی ویروس
بستن تبلیغات [X]